نرم افزار آزمون بصری کلمه-رنگ استروپ

Visual color-word Stroop

آزمون بصري کلمه - رنگ استروپ (آزمون استروپ) يک آزمون عصب روانشناختي است که به طور گسترده براي ارزيابي توانايي مهار تداخل شناختي استفاده مي شود. هنگامي که پردازش يک ويژگي محرک خاص مانع پردازش همزمان يک ويژگي محرک دوم مي شود ، به عنوان اثر استروپ شناخته مي شود.


مشخصات تست بصري کلمه-رنگ استروپ

نام لاتین Visual color-word Stroop
دسته بندی آزمون Working Memory
محدوده سنی بدون محدودیت سنی
شناسه محصول N6820467
نسخه نرم افزار NCALab نسخه 3.6.1.0 و جدید تر
نوع خرید دانلود و فعال سازی آنلاین

درباره نرم افزار بصري کلمه-رنگ استروپ

کاربردهای آزمون

آزمون استروپ يک آزمون عصب روانشناختي است که به طور گسترده براي ارزيابي توانايي مهار تداخل شناختي استفاده مي شود ، هنگامي که پردازش يک ويژگي محرک خاص مانع پردازش همزمان يک ويژگي محرک دوم مي شود ، به عنوان اثر استروپ شناخته مي شود.

روش اجرای نرم افزار آزمون بصري کلمه-رنگ استروپ

در تست استروپ، در ابتدا براي هر يک از چهار رنگ آبي، قرمز، سياه و سبز يکي از کليد هاي صفحه کليد در نظر گرفته مي شود. در نرم افزار تست استروپ به شرکت کنندگان کلمات با متن آبي، قرمز، سياه و سبز و رنگ هاي مختلف آبي، قرمز، سياه و سبز بر روي نمايشگر نمايش داده مي شود. سپس از آنها خواسته مي شود، با فشردن کليد (مربوط به هر رنگ) ، رنگ کلمه (نه معناي آن) را نشان دهند. در آزمون استروپ رنگ ها در سه حالت ارائه مي شوند: 1- مستطيل به رنگ هاي مختلف آبي، قرمز، سياه و سبز 2- تجانس بين رنگ متن (نگارش) کلمه با مفهوم کلمه 3- عدم تجانس بين رنگ متن کلمه با مفهوم کلمه

تصاویر نرم افزار آزمون بصري کلمه-رنگ استروپ

1 / 6
 آزمون استروپ
2 / 6
 Corsi block تست کورسی بلاک
3 / 6
4 / 6
5 / 6
6 / 6

 آزمون استروپ  Corsi block تست کورسی بلاک

فیلم آموزش اجرای آزمون بصري کلمه-رنگ استروپ

اشتراک گذاری

twitter facebook whatsapp linkedin telegram gmail


لیست آزمون های NCALab

نرم افزار روانشناسی NCALab طیف وسیعی از آزمون های معتبر در حوزه های مختلف را شامل می شود. ویژگی برجسته NCALab قابلیت انتخاب و فعال سازی آزمون و یا آزمون های مورد نظر است. در این نرم افزار، این امکان فراهم شده تا کاربر تنها به خرید و فعال سازی آزمون مورد نظر خود اقدام کند.

آزمون ان بک غیر تطبیقی

(Single non-adaptive n-back)

خرید

آزمون ان بک تطبیقی

(Single adaptive n-back)

خرید

آزمون حافظه کاری جمع اعداد متوالی شنیداری

(Paced Auditory Serial Addition (PASAT))

خرید

آزمون حافظه کاری جمع اعداد متوالی دیداری

(Paced Visual Serial Addition (PVSAT))

خرید

آزمون ان بک غیر تطبیقی (تصاویر)

(Single non-adaptive n-back (shape))

خرید

آزمون ان بک غیر تطبیقی (تصاویر - نسخه 2 کلیدی)

(Non-adaptive n-back (shape - 2 key version))

خرید

آزمون ان بک تصاویر عاطفی

(Emotional face n-back (EFNBACK))

خرید

آزمون ان بک دوگانه (غیر تطبیقی)

(Dual n-back (non-adaptive))

خرید

آزمون ان بک دوگانه (تطبیقی)

(Dual n-back (adaptive))

خرید

آزمون بلوک های کرسی

(Corsi block tapping (forward and backward))

خرید

آزمون بصری کلمه-رنگ استروپ

(Visual color-word Stroop)

خرید

آزمون برو/ نرو

(Cued Go No-Go)

خرید

آزمون برو/نرو عاطفی

(Emotional Go No-Go)

خرید

آزمون توجه پایدار به پاسخ

(Sustained Attention to Response Task (SART))

خرید

آزمون چرخش ذهنی سه بعدی

(Mental Rotation (3D))

خرید

آزمون مرتب سازی کارت های ویسکانسین

(Wisconsin Card Sort Test (WCST))

خرید

آزمون عملکرد پیوسته

(Continuous Performance Test (CPT))

خرید

آزمون عملکرد پیوسته دیداری و شنیداری یکپارچه

(Integrated Visual and Auditory Continuous Performance Test (IVA-CPT))

خرید

آزمون متغیر های توجه

(Test of Variables of Attention)

خرید

آزمون متغیر های توجه صوتی

(Test of Variables of Attention - Auditory)

خرید

آزمون برج لندن

(Tower Of London)

خرید

آزمون برج هانوی

(Tower Of Hanoi)

خرید

تکلیف اشاره خود تنظیم

(Self-Ordered Pointing Test (SOPT))

خرید

آزمون استرس القائی مونترال

(Montreal Imaging Stress Task (MIST))

خرید

آزمون فراخنای ارقام دیداری

(Visual Digit Span Test)

خرید

تکلیف قمار آیوا

(Iowa Gambling Task (IGT))

خرید

آزمون بازداری بازگشت

(Inhibition of Return (IOR))

خرید

تکلیف دوره بی پاسخی روان شناختی

(Psychological Refractory Period Task)

خرید

الگوی تغییر تکلیف قابل پیش بینی

(Predictable task-switching paradigm)

خرید

تکلیف حافظه کاری استرنبرگ (اعداد)

(Sternberg Working Memory Task (Digits))

خرید


آزمون بصری کلمه-رنگ استروپ

درباره نرم افزار
تصاویر آزمون
قیمت : 490,000 تومان
⟹ خرید آزمون

درباره آزمون بصري کلمه-رنگ استروپ بیشتر بدانیم

اثر استروپ

مترادف ها

تداخل رنگ-کلمه؛ تداخل استروپ

تعریف

اثر استروپ یکی از شناخته شده ترین پدیده ها در تمام علوم شناختی و در واقع در روانشناسی به طور گسترده تر است. همچنین یکی از طولانی‌ترین موارد است که توسط جان ریدلی استروپ در نسخه منتشر شده پایان‌نامه‌اش در سال 1935 گزارش شده است. در شکل اصلی آن، تکلیف نامگذاری رنگی است که یک کلمه در آن چاپ شده است، بدون توجه به خود کلمه. هنگامی که کلمه یک کلمه رنگی است که با رنگ جوهر ناهماهنگ چاپ شده است، انجام این کار بسیار دشوار است و منجر به پاسخ آهسته و مستعد خطا می شود. برای نشان دادن، سبز را در نظر بگیرید: گفتن "قرمز" به رنگ جوهر نسبت به انواع مقایسه یا شرایط کنترلی مانند نامگذاری رنگ XXXXX یا کلمه TABLE یا حتی کلمه RED دشوار است. هزینه عملکرد در شرایط عدم تطابق - معمولاً به عنوان شرایط ناسازگار شناخته می شود - نسبت به کنترل ها اثر استروپ یا تداخل استروپ نامیده می شود. شکل زیر تصویری از این پدیده را ارائه می دهد.
اثر استروپ کلمه-رنگ
تصویری از اثر استروپ. در ستون های 1 و 2، وظیفه این است که هر کلمه در ستون را با صدای بلند بخوانید و رنگ چاپ آن را نادیده بگیرید و این کار را در سریع ترین زمان ممکن انجام دهید. این نشان دهنده اولین آزمایش استروپ (1935) است، جایی که او تفاوت کمی در زمان خواندن بین شرایط تجربی (ستون 2) و شرایط کنترل (ستون 1) پیدا کرد. در ستون های 3 و 4، تکلیف این است که رنگ چاپ هر کلمه در ستون را با صدای بلند، بدون توجه به خود کلمه، نامگذاری کنید و دوباره این کار را در سریع ترین زمان ممکن انجام دهید. این نشان‌دهنده آزمایش دوم استروپ (1935) است، جایی که او دریافت که تداخل چشمگیر در زمان نام‌گذاری رنگ در شرایط تجربی (ستون 4) بسیار کندتر و مستعد خطاتر از حالت کنترل (ستون 3) است. توجه داشته باشید که برای مقایسه شرایط، پاسخ های یکسانی برای هر مورد در هر ستون لازم است. پس از زمان مطالعه اثر استروپ، صدها مطالعه به دنبال درک این پدیده سطحی ساده بوده اند و بسیاری دیگر از روش او برای کشف جنبه های کلیدی توجه، یادگیری، حافظه، خواندن، زبان و سایر مهارت های شناختی استفاده کرده اند. اخیراً، تکلیف استروپ برای بررسی مکانیسم های عصبی و اختلالات بالینی ، در میان مسائل دیگر، گسترش یافته است. علاقه به اثر استروپ هیچ نشانه ای از کاهش را نشان نمی دهد. در واقع، این یکی از پدیده ها/تکالیف نادری است که به نظر می رسد با گذشت زمان علاقه به آن به جای کاهش یافتن در حال رشد است.

گرادیان تداخل

با این حال، یکی از ویژگی‌های جالب پیشینه استروپ این است که تقریباً برای 30 سال هیچ پیگیری برای کار او وجود نداشت. تنها در دهه 1960 بود که تحقیقات در مورد این پدیده از سر گرفته شد. ساده‌ترین توضیح این است که ظهور آزمایش‌های کنترل‌شده با رایانه، و به‌ویژه توانایی در نتیجه زمان‌بندی محرک‌های آزمایشی فردی، قلمرو جدیدی از تحقیقات را باز کرد که تکلیف استروپ برای آن مناسب بود. اما مطالعه ای که در واقع تحقیقات را در مورد تداخل رنگ-کلمه از نو آغاز کرد، توسط کلاین در سال 1964 با استفاده از کارت های محرک چندگانه در قالبی مشابه که استروپ استفاده کرده بود، گزارش شد. کلاین به دنبال این بود که بفهمد چه جنبه هایی از کلمات با نامگذاری رنگ ها تداخل دارند. برای انجام این کار، او چندین شرط جدید را در نظر گرفت. علاوه بر کارت پایه "رنگ ها به تنهایی"، شش کارت تداخل وجود داشت. مثل همیشه، شرایط نامتجانس استاندارد - با استفاده از کلمات ناسازگار با رنگ های چاپی - تداخل زیادی را نشان داد. هنگامی که کلمات رنگی که نام رنگ های چاپی نبودند جایگزین شدند، تداخل به نصف کاهش یافت که نقش بزرگی برای مجموعه پاسخ در تداخل دارد. سپس تداخل در کلمات مرتبط با رنگ (مانند لیمو، آسمان) کندتر کاهش یافت. کلمات رایج و غیر مرتبط (به عنوان مثال، قرار دادن، قلب)؛ و کلمات نادر (مثلاً sol، abjure) و برای هجاهای نامفهوم غیرقابل تلفظ (مانند hjh، gsxrq) به کوچکترین - اما هنوز قابل اعتماد - سطح آن سقوط کرد. واضح است که علیرغم دستور نادیده گرفتن کلمه، آزمودنی ها نمی توانند این کار را انجام دهند و هر چه ارتباط کلمه بیشتر باشد، تداخل حاصل با نام گذاری رنگ ها بیشتر می شود.
اثر استروپ
شکل 2 تصاویری از برخی تکالیف تداخلی که از "قالب" Stroop مشتق شده اند. (الف) تکلیف تصویر-کلمه، که در آن نامگذاری تصویر در حالی که سعی می شود کلمه را نادیده بگیرد منجر به تداخل می شود (به عنوان مثال، در مقایسه با یک تصویر حاوی یک ردیف Xs). (ب) تکلیف "جهت استروپ"، که در آن بیان جهتی که فلش در آن قرار دارد، دچار تداخل کلمه ناسازگار می شود (به عنوان مثال، در مقایسه با هیچ کلمه یا ردیفی از X ها). (ج) کار "شمارش استروپ"، که در آن شمارش تعداد ارقام از هویت ارقام تداخل دارد (مثلاً در مقایسه با استفاده از حروف به جای ارقام). و (د) تکلیف فلانکر، که در آن شناسایی حرف مرکزی با حروف جانبی (فلانکر) تداخل دارد که گاهی اوقات به عنوان اهداف مرکزی نیز ظاهر می شوند (به عنوان مثال، در مقایسه با پهلوهایی که هرگز هدف مرکزی نیستند)

انواع تکلیف کلاسیک استروپ

در اصل، پارادایم استروپ الگویی برای مطالعه تداخل فراهم می‌کند، و محققین اغلب آن الگو را استخراج کرده‌اند تا تکالیف استروپ را متناسب با اهداف تحقیقاتی خاص خود ایجاد کنند. شکل 2 برخی از بسیاری از نسخه های جایگزین در ادبیات را نشان می دهد. شناخته شده ترین تکلیف تداخل تصویر-کلمه است [9; A در شکل 2]، که در آن یک کلمه متناقض در یک تصویر جاسازی شده است. همانند تکلیف کلاسیک Stroop، تداخل تا حد زیادی یک جهته است: نامگذاری تصویر تداخل کلمه را نشان می دهد، اما خواندن کلمه به سختی تحت تأثیر تصویر قرار می گیرد. انواع متداول دیگر عبارتند از نسخه جهت دار، که در آن خواندن دوباره کلمه با فلش نامتناسب کاملاً بدون مانع است، اما تداخل قابل توجهی از کلمه جاسازی شده هنگام شناسایی جهت فلش، و نسخه عددی، که در آن شمارش تعداد زمانی که ارقام با تعدادشان ناسازگار باشند، ارقام دچار اختلال می شوند. زمینه بیشتر، اما به وضوح مرتبط، تکلیف فلانکر [12، D در شکل 2] است، که در آن شناسایی حرف مرکزی توسط فلانکرهایی که گاهی اوقات به عنوان اهداف مرکزی نیز عمل می کنند (نسبت به فلانکرهایی که هرگز هدف نیستند) مختل می شود. این فهرست ادامه دارد و مک‌لئود برخی از تصاویر متداول‌تر را مرور می‌کند، اگرچه تصاویر بیشتری در ربع قرن بعد از آن بررسی ظاهر شده‌اند.

شواهد در مقابل سرعت پردازش حساب

خود استروپ پدیده تداخلی را که اکنون نام او را به خود اختصاص داده است چنین تفسیر می کند: «به نظر منطقی است که نتیجه بگیریم که تفاوت در سرعت خواندن نام رنگ ها و نامگذاری رنگ ها ممکن است به طور رضایت بخشی به دلیل تفاوت در آموزش در این دو فعالیت باشد. در واقع، آزمایش سوم در مقاله او در واقع آموزش را دستکاری کرد و از این توضیح پشتیبانی کرد، و مطالعات جدیدتر در مورد آموزش، اهمیت تجربه را تأیید کرده است. به طور قابل‌توجهی، مک‌لئود و دانبار [13] آزمودنی‌ها را طی چند روز آموزش دادند تا نام‌های رنگی را برای اشکال سفید اولیه ناآشنا اعمال کنند. سپس آنها توانستند رشد تداخل در نامگذاری رنگهای چاپی را ردیابی کنند. اشکال نامتجانس (به عنوان مثال، شکلی به نام "قرمز" که با رنگ آبی چاپ شده است) با تمرین گسترده در نامگذاری فقط اشکال به رنگ سفید. همانطور که نامگذاری شکل بیشتر تمرین شد (خودکارتر)، اشکال تداخل بیشتری با نامگذاری رنگها ایجاد کردند و رنگهای چاپی تداخل کمتری با نامگذاری اشکال ایجاد کردند.
یکی از عناصر قابل توجه در الگوی مک‌لئود و دانبار این بود که نقطه‌ای در آموزش شکل وجود داشت که در آن تداخل شکل در نام‌گذاری رنگ به همان اندازه با تداخل رنگ در نام‌گذاری شکل وجود داشت. چنین نتیجه‌ای کاملاً با سرعت پردازش ناسازگار است، زیرا شکل‌ها، اگرچه نام‌گذاری کندتر از رنگ‌ها هستند، اما با این وجود در نام‌گذاری رنگ‌ها تداخل دارند. دو نتیجه همگرا در همان زمان گزارش شد. اول، گلسر و گلسر [14] کلمه و رنگ را از هم جدا کردند و اجازه دادند یک بعد با تاخیرهای متفاوت قبل از دیگری ارائه شود. مهمتر از همه، حتی زمانی که رنگ قبل از کلمه قبل از پردازش کلمه کافی است تا پردازش رنگ قبل از پردازش کلمه کافی باشد، باز هم تداخل "معکوس Stroop" وجود نداشت: رنگ هرگز با کلمه تداخل نداشت. دوم، دانبار و مک‌لئود کلمات را با چرخاندن آنها به روش‌های مختلف، مانند وارونه و عقب، دگرگون کردند. این کار به طور چشمگیری زمان خواندن کلمات را کاهش داد، به طوری که از زمان نامگذاری رنگ کندتر شد. با این حال، هنگامی که کلمات تبدیل شده در رنگ های نامتجانس ارائه می شدند، همچنان به همان اندازه که کلمات درست ایجاد می کردند، تداخل ایجاد می کردند. اگر سرعت نسبی پردازش برای تداخل مهم بود، پس تداخل باید در مطالعات گلسر و گلیزر زمانی که رنگ سرعت می‌گرفت آشکار می‌شد، اما در مطالعات مک‌لئود و دانبار که سرعت کلمات کاهش می‌یابد، تداخل آشکار نمی‌شد: در واقع، برعکس این موضوع صادق بود.

توضیحات جایگزین برای تداخل استروپ

پس چگونه این اثر ظاهرا قدرتمند و ساده را توضیح دهیم؟ در 25 سال گذشته، سه توضیح عمده پدیدار شده است. اولین مورد از اینها، مدل پردازش توزیع شده موازی کوهن، دانبار و مک کللند بود که در سال 1991 پیشنهاد شد. نظریه آنها یک تئوری قدرت است، که برای گرفتن داده های آموزشی گزارش شده توسط مک لئود و دانبار طراحی شده است. مسیرهای پردازش با تمرین قدرت می گیرند و قدرت نسبی احتمال و درجه تداخل را تعیین می کند. بنابراین، با توجه به تجربه گسترده ما با خواندن، مسیرهای رنگ-کلمه معمولاً بسیار قوی تر از مسیرهای رنگی به پاسخ های نام رنگ مرتبط هستند. زمانی که کوهن، دانبار و مک کللند مدل را به روش‌های مختلف آموزش دادند، توانستند بسیاری از نتایج تجربی اصلی را در ادبیات استروپ که توسط مک‌لئود شناسایی شده بود، بازتولید کنند.
در سال 2003، ملارا و آلگوم، از دیدگاه ادراک بنیادی، پیشنهاد کردند که دو عامل زمینه ساز تداخل استروپ است: عدم تعادل ابعادی و عدم قطعیت ابعادی. عدم تعادل ابعادی نشان می‌دهد که دو بعد یک محرک چقدر به هم مرتبط هستند و یک محرک چقدر شگفت‌انگیز است و سهولت بازیابی یک محرک از حافظه را تعیین می‌کند. عدم قطعیت ابعادی میزان برجسته بودن یک محرک را منعکس می‌کند، به ویژه اینکه چقدر محتمل یا بعید است در زمینه محرک‌های دیگر (اخیراً ارائه شده). این دو عامل با هم، موفقیت انتخاب توجه را با تمرکز بر اطلاعات برجسته، شگفت‌انگیز و/یا مرتبط موجود در هر بعد و در دو بعد یک محرک استروپ تعیین می‌کنند. هر کدام بر تحریک اهداف و مهار عوامل حواس پرتی تأثیر می گذارد. تداخل استروپ هم به این دلیل رخ می دهد که عدم قطعیت در رنگ ها بیشتر از کلمات وجود دارد و هم به این دلیل که کلمات برجسته تر از رنگ ها هستند. آزمایشات آنها با دستکاری این دو عامل توانست بسیاری از نتایج تجربی عمده را تولید کند.

تصویر بزرگ

هر کسی که آزمایش استروپ را خودش امتحان کرده باشد، می‌داند که تداخل ناشی از یک کلمه نامتجانس در نام‌گذاری رنگ چاپ آن، قدرتمند است. به محض اینکه بتوانیم بخوانیم، شروع به نشان دادن این تداخل می کنیم. اگرچه ما فکر می‌کنیم رنگ‌ها به راحتی پردازش می‌شوند، وجود تداخل Stroop نشان‌دهنده این است که محاسبات در پردازش نام رنگ‌ها دخیل است، محاسباتی که می‌تواند مختل شود. برخی از این تداخل در پارادایم استاندارد استروپ تداخل پاسخ است (یعنی کلمه و نام رنگ پاسخ‌های متفاوتی در مجموعه کوچک هستند)، که اطلاعات کمی در مورد پردازش رنگ نشان می‌دهد. اما این واقعیت که کلمات رنگی که در مجموعه پاسخ‌ها نیستند و کلماتی که صرفاً با رنگ‌ها مرتبط هستند نیز تداخل ایجاد می‌کنند، سهم بسزایی را در اثر استروپ نشان می‌دهد.
این پدیده قابل توجه در سال‌های اخیر برای اهداف بسیاری مورد استفاده قرار گرفته است، از جمله برای کمک به شناسایی عملکرد نواحی خاص مغز، به ویژه قشر قدامی و قشر جلوی پیشانی پشتی جانبی، که هر دو در هنگام حل تعارض فعال هستند. در زمینه تکلیف استروپ، به نظر می رسد که قشر جلوی پیشانی پشتی جانبی در عملکردهای اجرایی مربوطه، به ویژه در حفظ مجموعه پاسخ (برای نام بردن از رنگ، نه خواندن کلمه)، درگیر است، در حالی که قشر کمربندی قدامی نقش اصلی را در انتخاب پاسخ مناسب و ارزیابی دقت آن.
یک چیز پس از 80 سال مشخص است: این پارادایم ساده و قوی و پدیده تداخلی که نشان می دهد همچنان بینش های ارزشمندی را در مورد عملکرد فرآیندهای شناختی ارائه می دهد. تصور اینکه در سال 1935 صرفاً قرار دادن چند رنگ در برابر نام آنها می تواند چنین ابزار مهمی را فراهم کند دشوار بود.


به ما بپیوندید


1403 © کلیه حقوق این سایت متعلق به گروه نرم افزاری NCALab می‌باشد

پاسخ به سوالات